• 1403/04/23 - 12:25
  • - تعداد بازدید: 34
  • - تعداد بازدیدکننده: 26
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

دومین نشست ماهیانه مقاله خوانی حکمت و تاریخ پزشکی برگزار شد.

دومین نشست ماهیانه مقاله خوانی حکمت و تاریخ پزشکی به صورت حضوری و مجازی در روز چهارشنبه 20/4/1403، از ساعت 13 تا 14:30 در تالار جرجانی دانشکده طب ایرانی برگزار شد.

337900.mp3 دومین نشست ماهیانه مقاله خوانی حکمت و تاریخ پزشکی برگزار شد.

دومین نشست ماهیانه مقاله خوانی حکمت و تاریخ پزشکی به صورت حضوری و مجازی در روز چهارشنبه 1403/4/20، از ساعت 13 تا 14:30 در تالار جرجانی دانشکده طب ایرانی برگزار شد. در این جلسه اعضای هیئت علمی دانشجویان و دانش آموختگان تاریخ پزشکی، فلسفه، طب و داروسازی سنتی و سایر علاقمندان حضور داشتند .

در این نشست مقاله ای با عنوان "Avicenna between Galen and  Aristotle" به قلم Gotthard Strohmaier  ارائه شد.
در ابتدای نشست دکتر حامد آرضائی، مدیر هسته پژوهشی حکمت طبیعی و عضو هیئت علمی گروه تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، پیرامون دیدگاه های جالینوس و ارسطو به طرح موضوع پرداخت. سپس در مورد Gotthard Strohmaier  و آثار و تالیفات وی نکاتی را مطرح کرد. وی در ادامه هم به معرفی کلیاتی پیرامون مقاله و بحث در مورد جنبه های مختلف آن پرداخت.

بر اساس نظریات نویسنده مقاله، رابطه خاص ابن سینا با ارسطو و جالینوس را می توان با توجه به سه مساله در آناتومی و فیزیولوژی، یعنی عملکرد قلب و مغز، انتقال خون از بطن راست به بطن چپ قلب، و ظهور اندام های اصلی در رشد جنینی مورد مطالعه قرار داد. بر همین اساس نتایج بدست آمده از این مقاله هم در سه حوزه به این ترتیب دسته بندی می شود:

ابن سینا در قانون در طب می گوید که پزشکان که جالینوس در میان آنها برجسته است، مغز را منبع ادراک حسی می دانند، در حالی که ارسطو در قرار دادن تمام قوای اصلی در قلب تاکید دارد. از آنجایی که این موضوع در کارکردهای پزشکی عملی فرعی است، پزشکان می توانند نظر خود را حفظ کنند.

از سوی دیگر، ابن سینا نمی تواند آنچه را که در این بین با تحقیقات تشریحی و فیزیولوژیکی به دست آمده انکار کند، بنابراین راه حلی می یابد و میان ارسطو و جالینوس پیشنهاد می کند که قلب به عنوان رئیس سایر اندام ها، کارکردهای ذهنی را به مغز و کارکردهای تغذیه را به کبد واگذار می کند.

او در کتاب دایره المعارف شفا جزئیات بیشتری ارائه می دهد. در اینجا او توضیح می دهد که چگونه مغز و کبد ممکن است واسطه هایی را به قلب بفرستند تا از ویژگی هایش استفاده کنند. ابن سینا در ارجوزه فی الطب بار دیگر ثابت می کند که از ارسطو پیروی می کند و می گوید: "مغز با نخاع و اعصاب از حرارت قلب محافظت می کند تا ملتهب نشود".

مشکل برجسته دیگر بحث حرکت خون بود. خون بر اساس نظریه جالینوس در کبد تشکیل شده است و اینکه چگونه می تواند پس از عبور از بطن راست به بطن چپ قلب برسد؟ یعنی حرکت خون در بدن به عنوان گردش تصور نمی شد، بلکه در امتداد خطوط آبیاری یک باغ بود.

به گفته جالینوس، مقدار کمی دیگر از خون از بطن راست از طریق منافذ نامرئی از طریق سپتوم بین بطنی به بطن چپ نفوذ می کند، جایی که با هوایی که از ریه ها از طریق شریان وریدی (ورید ریوی) پایین می آید، مخلوط می شود. با توجه به این چارچوب، ایده گردش خون و برگشت تصور نمی شد.

ابن سینا با جایگزین کردن منافذ نامرئی با یک کانال واقعی (مجرا) موضوع را ساده کرد. علاوه بر این، او اشتباه ارسطو را تکرار می کند که قلب از سه حفره تشکیل شده است، اگرچه جالینوس قاطعانه این اشتباه را در رویه های تشریحی اعلام کرده بود. در این حوزه دو قرن بعد توسط پزشک فاضل ابن النفیس یک اصلاح صورت گرفت.

مساله سوم را هم می توان در مورد ظهور و ترتیب رشد جنینی اعضای رییسه بررسی کرد. ارسطو متقاعد شده بود که از میان سه اندام اصلی، قلب ابتدا قبل از مغز و کبد ظاهر می شود. جالینوس هم بیان می کند که او در ابتدا همین عقیده را داشته است. اما بر اساس آنچه که در تشریح جنین های حیوانی مشاهده کرده بود، نظر خود را تغییر داد. او دریافت که در مراحل اولیه، اندازه کبد بسیار بزرگتر از قلب و مغز بود. این سینا معتقد است که قلب ابتدا و زودتر از دو اندام رییسه ی دیگر شکل می گیرد.

در پایان نشست به سوالات حاضرین در جلسه پاسخ داده شد.

لازم به ذکر این نشت به همت هسته های پژوهشی حکمت طبیعی و تاریخ پزشکی موسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب ایرانی و مکمل، به صورت ماهیانه برگزار می شود.همچنین کمیته تحقیقات دانشجویی دانشکده طب ایرانی هم در برگزاری این نشست ها همکاری می کند.

 

  • گروه خبری : اخبار,اطلاعیه ها
  • کد خبر : 337900
کپی لینک کوتاه:
امین محمدی
خبرنگار:

امین محمدی

تصاویر

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

Template settings